هوخت ، هومت و هورشت
گاهی می آید و درونم را با دروغ هایش خونین می کند و با خیانتش مرا زیر پاهایش له می کند اینجا خط قرمز را با خونم به دور خود می کشم و این حصار غریبی است که تو خواستارش بودی. مرا در جاده عاشقی با دروغ هایت رها کردی و باز من ماندم و باز نخواهم گشت. یاد گرفتم آنچه را بالا می آورم نمیشود خورد پس تو هم یاد بگیر و یادت باشد. زندگی زندان و قفس نیست زندگی خط معکوس مرگ است که بر روی آن در حرکتیم.
با سلام خدمت دوستان عزیزم و با عذر خواهی به خاطر نبودم در این مدت. نظرات شما عزیزان:
salam
webet ghashange be manam sar bezan ![]() یک شنبه 23 تير 1392برچسب:, :: 11:53 :: نويسنده : 3g
آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان |
||
![]() |